«ترور» در ادبیات این معانی را داراست: نوعی سرکوب ی و خشونت، اعمال خشونت بدون توجیه مشروع با هدف ترساندن و حذف کردن. ترور بدون محاکمه، دلیلآوری و قابلیت تمایز گذاشتن بین بیگناه و باگناه صورت میگیرد و کاملاً غیرشفاف است. تروریستها قادر به اثبات مدعا نیستند، اما میتوانند دیگران را بترسانند و در نهایت حذف کنند.
ترور فقط با اسلحه یا بمبگذاری انجام نمیشود، و تنها جای ارتکاب ترور دنیای واقعی و عرصه ت نیست. تروریستها هم فقط آدمهای کمسواد، فقرای اجیرشده، افراد مطرود حاشیهای شده با چهرههای پوشیدهشده و ترسناک نیستند.
ترور میتواند با کلمات انجام شود و محل وقوع آن هم فضای مجازی باشد. کافی است پا روی اخلاق بگذارید، دست به صفحهکلید شوید و ندانسته و نشناخته، یا آگاهانه، دیگران را با عباراتی بنوازید که هدف از بیان آنها لکهدار کردن، ایجاد شبهه، عصبانی کردن، تحقیر یا تهدید باشد.
ترور با کلمات در فضای مجازی وقتی انجام میشود که هیچ استدلال نمیکنید اما شخصیت و استدلال مقابل خود را متهم میکنید، و در مقابل ادعاهای معرفتی، گزارههای ی و شخصی به میان میکشید؛ تلویحاً تهدید میکنید و ردیفی از کلماتی نظیر «معلومالحال»، «نفوذی»، «روشنفکرنما»، «مزدور»، «جیرهخوار» و . بهکار میبرید.
ترور با کلمات وقتی صورت میگیرد که تلویحاً به دیگران میگویید «من علاوه بر این کلمات در دنیای مجازی، قادرم در دنیای واقعی نیز برای شما دردسر درست کنم.»
ترور با کلمات در دنیای مجازی وقتی اتفاق میافتد که چنان وقیح مینویسید که اگر فرد هدف، وارد پاسخ دادن شود، خودش را به اندازه شما تنزل داده و مثل شما یک تروریست میشود و اگر پاسخ ندهد، شبهه پذیرفتنی بودن آنچه بیان میکنید به ذهن دیگران خطور میکند.
ترور با کلمات در فضای مجازی، امنیت روانی و آرامش ذهنی فرد مخاطب را هدف میگیرد. میخواهد حذف کند.
فرقی نمیکند چه اندیشهای داریم، از کدام ایده ی حمایت میکنیم، به کدام طبقه تعلق داریم، مذهبی هستیم یا نیستیم، داخل یا خارج ایران زندگی میکنیم، هزینه دادهایم یا ندادهایم، و از وضع موجود راضی یا ناراضی هستیم؛ اگر این گونه در فضای مجازی مینویسیم؛ «#تروریست_کلامی» هستیم.
ترور در فضای مجازی به وفور یافت میشود، اما گونهای کمتر دیدهشده اما رو به رشدی از این تروریستهای کلامی، مدرک دانشگاهی دارند صورت میگیرد – دارندگان مدرک دکتری و لقب استاد و محقق دانشگاه؛ استادیار، دانشیار یا استاد فرقی نمیکند.
اینها میدانند که منطق عرصه علم استدلال است اما ترجیح میدهند دیگران را چپ، راست، تندرو، ی، لیبرال، بیسواد، ژورنالیست، وابسته، چهره ساختگی، روشنفکرنما و . خطاب کنند. واژههایی که در پچپچهای پشت صحنه قدرت در دانشگاه موج میزنند.
این واژهها هیچ حقیقتی را درباره آدمهای هدف بیان نمیکنند، همان گونه که ترور دلیلی بر گناهکار بودن افراد نیست؛ این واژهها کورند همان گونه که ترورها کورند؛ و این واژهها ترس خلق میکنند، در آدمهای هدف و همه آنها که باید ماستهایشان را از ترس تروریستهای کلامی کیسه کنند.
تروریست_کلامی_دانشگاهی، ترسناکتر و کردارش زشتتر است. ترورهایش را زیر پوستهای از پرستیژ دانشگاهی، قدرت نمادین و روابط با اصحاب قدرت و ثروت، پنهان و اعمال میکند. هیچ تلویزیونی هم قیافهاش را در حالی که پرچمهای سیاه داعش در دست دارد، پخش نمیکند. میان بقیه راه میروند و ناامنی برای علم و عالمان بر پا میکنند. منطق معرفت و گفتوگو را هم در آسیاب ضرب و زور خرد میکنند.
جامعه ما در چند سال گذشته بسیار درباره تروریستهای مرگبار دنیای واقعی گفته و شنیده است. آخرین قربانی این نوع ترور – سردار شهید قاسم سلیمانی - را هم بر دوش میلیونها نفر با عظمت تشییع کرد، اما عمیقاً آلوده به تروریستهای کلامی است و درباره آنها اندک مینویسد و تقبیح میکند.
دو گام برداریم: اول، اگر خودمان در زمره تروریستهای کلامی هستیم، از این زشتکرداری دست برداریم. دوم، چنان رفتار کنیم که تروریستهای کلامی زیر فشار اخلاقی دیگران، دنیا را بر خود تنگ ببینند. نسبت به این صورت از تروریسم بیتفاوت نباشیم.
محمد فاضلی
درباره این سایت